خداحافظ خواهم گفت ب اویی که تمام تارو پودم بود باپاییز، بابارانی ک ورق می زد دلتنگی های بی هنگامم را با عشق ، که از بندناف تااین روزهایم جسم و روح مرا در بر گرفت خواهم رفت ، بی هیچ نام و نشانی اینجاکسی نیست گونه های خیسم را دست نوازشی بکشد وباطناب لگامش مراب ماندن وادار کند هیچ کس ، هیچ کس نگاهم را نفهمید سکوتم را ندید کابوس های خاکستری ام را رنگ نبخشید خواب خواهم رفت تا ابدیت بی هیچ قرص و دارویی من پر از دردتهی بودنم پر از سیاهی و فریاد پراز بغض های بی شمار ردّ ِپایت را خط می زنم از رویاهای سپیدم وتورا می سپارم ب ماه نقره ای پوش شبهایی ک ستاره هایش نه سقوط می کنند و نه خاموش می شوند من برای ابد خسته ماندم زیر این نقاب بی لبخند وچیزی ندارم برای بخشیدن جز یک روح زخمی و یک قلب شکسته می روم تا این باقیمانده هایم را تنهایی قدم بزنم لای این زمستان یخ زده ی برفی با تو خداحافظی خواهم کرد با تویی ک با من بودی اما " بی من " تقدیم ب ...

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, | 10:52 | نويسنده : نازنین |