امروز يـک نـفـر بـه چـشمـان گـود افـتـاده اَم رَنـگ پـَريـده اَم و لـَبهـاي سـِفـيـدم تـوجـُه کرد .. گـُفتـَم فـقـط يـکم خستـه اام گـُذَشتـ ..! امــا نمـیدانستـ هـَمـيـن" يـکم " چـه عـُمـق زيـادي دارد....

تاريخ : یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, | 9:50 | نويسنده : نازنین |
تا خانه چشمانت راهی نیست ، وقتی که نگاهت را از من دریغ میکنی ... چه بگویم وقتی که نه تنها چشم هایت را ، بلکه دریچه قلبت را برویم بسته ای ... اما... بدان همیشه پشت پنجره "خیالم" برای چشمهایت چون چلچراغی میدرخشد... بگذار در وجود تو گم شوم و تودر جستجوی من آهسته مرا بخوانی... و مرا در قلبت پیدا کنی!!!

تاريخ : جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, | 18:14 | نويسنده : نازنین |
سلام ببین شمارتو دادم به داداش دوستم میخواد بهت زنگ بزنه،باهاش حرف بزن حسابی ازت تعریف کردم. (ستاد ایجاد ذوق و اضطراب در دختران)

تاريخ : پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, | 18:37 | نويسنده : نازنین |
بگذار همه ی زندگی ام گره ی کور بخورد دستهای “تــــــــــو” که باشد ملالی نیست… با نگاه “تـــــــــــو” گره از همه چیز باز میشود حتی از دل گره خورده من! .

تاريخ : یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, | 19:48 | نويسنده : نازنین |
عاشق شدن را همه بلدند... روزی میرسد قلبت بتپد برای غریبه ای آشنا جانت را بدهی برای دیدن نگاه مبهم کسی آنسوی همه دلتنگی ها... عاشق ماندن را نمیتوان تضمین کرد حتی اگر قلبی پاره پاره از عشق در سینه داشته باشی....

تاريخ : جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, | 18:18 | نويسنده : نازنین |
هر بامداد آهویی از خواب بر میخیزد و میداند که از تند ترین شیر باید تندتر بدود ، وگرنه کشته خواهد شد هر بامداد شیری از خواب بر میخیزد و میداند ار تند ترین آهو باید تند تر بدود ، وگرنه از گرسنگی خواهد مرد فرقی ندارد آهو باشی یا شیر ، آفتاب که برمیآید آماده دویدن باش

تاريخ : پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, | 18:49 | نويسنده : نازنین |
گــاه دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم می‌گیرد ، گــاه زندگی سخت می‌شود ... گــاه تنها ، تنهـــــــــــــــــــــايی آرامش مي آورد گــاه گذشته اذيتم مي كند ... گــاه هـــــــــــــــــــــــــوایت دیوانه‌ام می‌کند ... این " گــاه " ها ، گــهگاه تمامِ روز و شب من می‌شوند ... آن وقت بغض راه گـــــــــــلویم را می‌گیرد ... ! درست مثل همین روزهــا ..

تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, | 17:54 | نويسنده : نازنین |
سری از پسرا هستن تیپ های سنگین خاصی میزنن... قهوه رو بدون شیر و شکر میخورن، تلخه تلخ! پسرايي که شبها ساعت 1 نصفه شب یه آهنگ خاص رو 100 بار گوش میکنن.. همونایی که تنهایی کافه رستوران میرن... تنهایی قدم میزنن .. تنهایی قهوه خونه میرن و یه قلیون سنگین رو تا آخر میکشن.. از دور که نگاشون میکنی ابرهاشون گره خورده تو هم.. ولی وقتی نزدیک میری باهاشون حرف بزنی با آرامش خاصی باهات حرف میزنن.. تو یه جمع با لبخند رو لبشون میرن تو فکر و داغون میشن.. اما این پسرا یه زمانی خیلی شاد بودن با صدای بلند میخندیدن چشم چرونی میکردن وخیلی شیطنت های دیگه... خلاصه این خیالشون نبود و یه رنگ بودن تا اینکه یه روز یه"دختر" اومد تو زندگیشون ... و عاشق شدن دختری که زنگیشونو عوض کردو بی دلیل تنهاشون گذاشت و رفت.. خلاصه از اون روز خیلی عجیب و خاص شدن این پسرا از دور خیلی جذابن ولی وقتی وارد زندگیشون بشی... وقتی بهشون بگی دوست دارم غصه رو تو چشاشون میبینی.. انتظار نداشته باش بگن منم دوست دارم!!!!!!!! این پسرا دیگه برای قراراشون شور وو هیجان ندارن.. مکالمه تلفنیشون کمتر از 1 دقیقه میشه... این پسرا دیگه سخت اعتماد میکنن...

تاريخ : یک شنبه 6 مرداد 1392برچسب:, | 18:31 | نويسنده : نازنین |
وقتی كه باد می آمد آواز شن درهای بسته را دربانی می كرد در پشت بسته ی درها ،‌شن پهلو گرفت و ما از نان و روزنامه سخن كردیم تنهایی قدیمی دنیا در حركت ریه هامان در سینه ها تنفس می شد زندانیان شن وقتی كه باد می آمد از نان و روزنامه سخن كردند چه تابناك بود طعام ما

تاريخ : جمعه 21 تير 1392برچسب:, | 10:1 | نويسنده : نازنین |

روسریت را درست ببند، لباس هایت پوشیده باشد، آرایش نکن، حتی اگر راه دارد زیبا هم نباش! دخترک... پنهان کن خویش را دخترک... در دانشگاه هزاران خواستگار داری اما خواستار یک شبند! در خیابان هزاران راننده شخصی داری اما مقصد همه مکان خالیست و بس...! کمی نگاه کن در میان دوستانت برادرها داری، باور می کنی؟! روی خوش نشان بده تا ببینی این برادرها چگونه هم خوابت خواهند شد! دخترک... روز به روز می ترسی، آزرده خاطر می شوی، کمی که فکر کنی لرزه بر تنت می نشیند! از دید مردم اینجا...! زشت باشی هرزه ای! اگر زیبا فاحشه! اگر اجتماعی برخورد کنی خراب! و اگر سرد باشی می گویند قیمتش بالاست! دخترک... اینجا زن بودن دل شیر می خواهد؛ باید مرد باشی اگر بخواهی زن باشی$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$



تاريخ : پنج شنبه 6 تير 1392برچسب:, | 22:55 | نويسنده : نازنین |